#حتما_بخونید
مجلس میهمانی بود
پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود ...
اما وقتی ڪه بلند شد ، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد ...
و چون دسته عصا بر زمین بود ، تعادل کامل نداشت ...
دیگران فکر ڪردند که او چون پیر شده دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده ...
به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت :
پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!
پیر مرد آرام و متین پاسخ داد :
زیرا انتهایش خاکی است ، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود .
مواظب قضاوتهایمان باشیم ...
چه زیبا گفتند :
برای ڪسی ڪه میفهمد
هیچ توضیحی لازم نیست
و
برای ڪسی ڪه نمیفهمد
هر توضیحی اضافه است
آنانکه می فهمند عذاب میکِشند
و
آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند
🌹مهم نیست که چہ "مدرڪی" دارید
مهم اینه که چہ "درڪی" دارید...🌹